جدول جو
جدول جو

معنی کاغ کاغ - جستجوی لغت در جدول جو

کاغ کاغ
بانگ و آواز کلاغ را گویند، (برهان) (غیاث اللغه)، بانگ و مشغلۀ کلاغ، (حاشیۀ فرهنگ اسدی نسخۀ نخجوانی) (اوبهی)، بانگ کلاغ، (جهانگیری) (ناظم الاطباء)، نعیب، قارقار:
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ و کاغ کاغ،
عسجدی،
شد ز لون مختلف چون خانه صباغ باغ
زاغ بیرون شد ز باغ و ماند اندر کاغ کاغ،
برهان الدین بزاز (از جهانگیری)،
کاغ کاغ و نعرۀ زاغ سیاه
دائماً باشدبدنیا عمرخواه،
مولوی (مثنوی ج 5 ص 150)،
، آواز زاغ، (جهانگیری) (برهان) (آنندراج)، حکایت صوت مرغابی و امثال آن، رجوع به کاغ شود
لغت نامه دهخدا
کاغ کاغ
بانگ کلاغ، آواز کلاغ
تصویری از کاغ کاغ
تصویر کاغ کاغ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واغ واغ
تصویر واغ واغ
واق واق، صدای سگ
فرهنگ فارسی عمید
تاغ و توغ، حکایت صوت نعل کفش و مانند آن
لغت نامه دهخدا
(غِ غَ)
صاحب آنندراج آرد: مخفی نماند که اقسام داغ بسیارست ازآن جمله داغی است که از سنگ میسوزند و داغی است که از آهن میسوزند و داغی است که جوانان عاشق پیشه کاغذ کبود را با لتّۀ کرباس فتیله ساخته بدست می سوزند و نزله را مفید بود و این از اهل زبان بتحقیق رسیده
لغت نامه دهخدا
(اُ اُ)
آوازی که در گلو بگردد در وقت غرغره کردن و مانند آن. (آنندراج). آوازی که در گلو از قرقره کردن پدید آید. (ناظم الاطباء) :
بود تکرار نیت در وضویت
کشی در آب تا صد بار رویت
کنی از غسل تا خود را نمازی
نوای اغ اغ را کوک سازی.
ملافوقی یزدی (از آنندراج).
رجوع به اغ شود
لغت نامه دهخدا
بانگ سگ، هفهف، هافهاف، عوعو، وغوغ، وعوع، (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
آواز نعل درشت، کوفتن پتک و مانند آن
لغت نامه دهخدا
دارای نشانها و لکه ها و خطوط برنگی خلاف رنگ متن
لغت نامه دهخدا
(غِ)
از باغهای عصر صفوی متصل به ضلع شرقی باغ چهلستون اصفهان که فعلا محل ادارۀ ژاندارمری اصفهان است. (از ج 3 گزارشهای باستانشناسی ص 375). این باغ درقدیم سی هزارگز وسعت داشته است. (همان کتاب ص 205)
لغت نامه دهخدا
تصویری از واغ واغ
تصویر واغ واغ
بانگ سگ هاف هاف عوعو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاو کاو
تصویر کاو کاو
تفحص تجسس تفتیش، کندن حفاری، بناخن کاویدن (داغ زخم و غیره را) : (از کاو کاو ناخن مطرب درین بهار جوشیده خون تازه ز داغ کهن مرا . {یا به کاو کاو بودن، در بحث و گفتگو بودن: (تا کی بر شیر و گاو باشی با هر دو بکاو کاو باشی) (تحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاغ طاغ
تصویر طاغ طاغ
پارسی است تاغ تاغ تغ تغ آواز نعل درشت، آواز کوفتن پتک و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاغ تاغ
تصویر تاغ تاغ
صدای بهم خوردن دو چیز، تغ تغ
فرهنگ لغت هوشیار
گرم گرم
فرهنگ گویش مازندرانی
سینه سرخ، نام پرنده ای است
فرهنگ گویش مازندرانی
کاری، از کار
دیکشنری اردو به فارسی